گروه سياسی: آيتالله مكارم شيرازی در تفسير موضوعی قرآن كريم، همان شيوه درست علامه طباطبايی را دارند كه تفسيرپذيری آيات به كمك هم است. بدين گونه آيات طبقهبندی شده در يك موضوع، در عين حال كه روشنگر ميدانی از ايمان و عمل صالح شناخته میشوند، روشنگر آيات مرتبط ديگر نيز بوه و مفسر را از راهی استوار و مطمئن به سرچشمه رهنمون خواهد گشت.
گروه سياسی: آيتالله مكارم شيرازی در تفسير موضوعی قرآن كريم، همان شيوه درست علامه طباطبايی را دارند كه تفسيرپذيری آيات به كمك هم است. بدين گونه آيات طبقهبندی شده در يك موضوع، در عين حال كه روشنگر ميدانی از ايمان و عمل صالح شناخته میشوند، روشنگر آيات مرتبط ديگر نيز بوه و مفسر را از راهی استوار و مطمئن به سرچشمه رهنمون خواهد گشت.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، حجتالاسلام والمسلمين علی بنايی، نماينده مردم قم در مجلس شورای اسلامی در بخش نخست مقاله خود درباره شخصيت آيتالله مكارم شيرازی، به بيان علل مهجوريت قرآن در جامعه و نقش مرجعيت در نگارش تفاسير قرآن پرداخت.
در بخش نخست اين مقاله آمده است: مرجع عاليقدر، حضرت آيتالله العظمی مكارم شيرازی ـ مدظله العالی ـ نيز در پيوند مرجعيت و قرآن و تفسير آن كوشيدهاند و به رغم گرفتاریهای تدريس و تحقيق فقهی و اصولی خود و همچنين ساير مسئوليتهايی كه يك مرجع دارد، توانستهاند تفسير كامل قرآن كريم را پديد آورند البته گفتنی است كه ايشان از روش همكاری گروهی ـ حوزوی سود جسته و طی ساليان دراز تفسير نمونه را فراهم كرده كه درباره آن سخن خواهيم گفت.
بنايی همچنين سادگی در بيان تفسير و طرح مسائل و مشكلات روز در نوشتارهای تفسيری را از مهمترين ويژگیهای تفسير «نمونه» اثر آيتالله مكارم شيرازی بيان كرد.
بخش دوم اين مقاله به شرح ذيل است:
نگاهی به تفسير موضوعی «پيام قرآن»
پس از انقلاب اسلامی ايران، تفسير موضوعی قرآن كريم در كنار تفسير ترتيبی آن در حوزه علميه قم مطرح شد و نامورانی چند بدين مهم پرداختند كه میبايد در جای خود از آنان تجليل به عمل آورد و افزون برآن، سير و تأملی بايسته در كار تفسيریشان داشت و به بهرههايی دست يافت كه روشنگر راه تفسير موضوعی قرآنی كريم شود. اينك كوشش میشود كه آشنايی خواننده با ديدگاه تفسيری مرجع عاليقدر حضر آيتالله مكارم شيرازی فراهم آيد.
ايشان گونههای تفسير قرآن را يادآور گشتهاند كه برخی برای حوزه و جامعه مأنوساند و برخی هنوز در حال شكلگيریاند كه میبايد راهشان هموار شود. زيرا با استفاده درست از گونههای تفسيری است كه میتوان مخاطبانی از هر دسته و انديشه داشت و همگان را بر سر سفره نور قرآنی كشاند. اكتفا كردن به گونهای مثلا تفسير تربيتی قرآن نمیتواند تكليف دنيی و علمی مفسران شمرده شود، بیگمان آنان بايد در عرصههای ديگر همانند تفسير موضوعی فعال باشند و محورهای بايستهای كه جامعه و زمانه بدان نياز دارد، در تفسيرشان طرح كنند.
معظم له در اينباره گفتهاند: «هنگامی كه سخن از تسفير قرآن به ميان میآيد، فورا نظرها به همان تفسير معمولی (تفسير ترتيبی) جلب میشود كه آيات قرآن را به ترتيب مورد بحث و بررسی قرار میدهد و محتوا و حقيقت آنها را روشن میكند. همان كاری كه از صدر اسلام تا كنون در تفسير قرآن معمول بوده است و دانشمندان و علمای بزرگ اسلام صدها يا هزاران كتاب به نام تفسير قرآن مجيد در زمينه آن تأليف كردهاند.
البته نوع ديگری از تفسير نيز كم و بيش رايج بوده كه ناظر به تفسير مفردات قرآن است، يعنی واژههای قرآنی را جداگانه به صورت معجم و به ترتيب الفبا مورد بحث قرار میدهد كه نمونه روشن آن كتاب مفردات راغب و ... است در حالی كه برای قرآن انواع ديگری از تفسير نيز وجود دارد كه از جمله تفسير موضوعی است كه آيات قرآن را براساس موضوعات مختلف مربوط به اصول و فروع اسلام و مسائل اجتماعی و اقتصادی و سياسی و اخلاقی مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد.
نوعی ديگر از تفسير كه ما نامش را تفسير ارتباطی يا زنجيرهای نهادهايم، آن است كه موضوعات مختلف قرآن را در ارتباط با يكديگر ببينيم. مثلا بعد از آن كه موضوع ايمان و موضوع تقوا و موضوع عمل صالح را به طور جداگانه در تفسير موضوعی مورد بررسی قرار گرفت، اين سه مطلب را در ارتباط با يكديگر، توجه به آيات قرآن و اشاراتی كه در آن است تفسير میكنند و ارتباط اين سه را با يكديگر روشن میكند و مسلماً در اين صورت حقايق تازهای از چگونگی رابطه اين موضوعات با يكديگر برای ما كشف میشود كه بسيار ارزنده و راهگشا است... نوع ديگر از تفسير، تفسير كلی يا جهانبينی قرآن است. در اينجا مفسر تمام محتوای قرآن را در رابطه با عالم هستی در نظر میگيرد و به تعبير زندهتر، كتاب تكوين و تدوين را به يكديگر پيوند میدهد و هر دو را در كنار هم میبيند و هر دو را در ارتباط با هم تفسير میكند.»(1)
معظمله در عرصه تفسير قرآن كريم گونههای پنجگانهای را نام برهاند كه هر كدام نقش تعيينكنندهای در هدايتگری دينی مسلمان داشته و انان را از منظرهای گوناگون به سرچشمه وحی نزديك میكند. درست است كه از هر راه، از اين راههای پنجگانه وارد عرصه فهم و شناخت آيات قرآن شويم، بهره مناسب و ممكن خود را به دست خواهيم آورد اما بايد دانست كه هر راه، گونهای از شناخت كتاب پروردگار را فراهم میآورد و به عبارتی ديگر میتوان گفت كه هر كدام از اين گونهها، ويژگی هدايت خود را به همراه دارد.
ترديد نبايد داشت كه نگاه جامع نسبت به قرآن و ديدگاههای آن، در هر يك از گونههای پنجگانه ياد شده از سوی مفسران، میبايد به صورت يك امر محسوس درآيد؛ يعنی وجه مشترك راههای تفسيری قرآن كريم در هر زمان و مكانی جامعيت آن است كه میبايد در تفسير آشكار شود. اين ويژگی حتمی و بارز جامعيت است كه تفسير قرآن را از تفسير به رأی، آميختن غير قرآن با قرآن، سطحینگری و گسستگی مفاهيم و اصول و تنگنظری و جمود و تحجرانديشی جدا و متمايز میكند.
تفسير موضوعی به دليل محوریشدن موضوعات قرآنی در ارتباط با زندگی و جامعه انسانی، كاربرد روشن و خاص خواهد داشت. در اين گونه تفسير، خواننده نه با پارهای از آيات درباره يك موضوع بلكه با تمام آيات مرتبط با آن از نزديك آشنا میشود و بدينسان میتواند ديدگاه شفاف و گويا و كارآمد نسبت به يك محور اعتقادی يا اخلاقی به دست آورد و بر مبنای آن وارد ميدان عمل شود.
اينك محورهای موضوعی در تفسير موضوعی پيام قرآن ـ كه معظم له بدان پرداختهاند ـ ياد میشود:
1ـ معرفت و شناخت در قرآن مجيد
2ـ خداجويی و خداشناسی در قرآن مجيد
3ـ طرق معرفتالله در قرآن مجيد
4ـ صفات جمال و جلال در قرآن مجيد
5ـ معاد در قرآن مجيد (دو جلد)
6ـ نبوت خاصه در قرآن مجيد (دو جلد)
7ـ امامت و ولايت در قرآن مجيد
8ـ حكومت اسلامی در قرآن مجيد
تعريف و گستره تفسير موضوعی
پيش از اين كه ويژگیهای تفسير پيام قرآن را يادآور شويم، میبايد به تعريف تفسير موضوعی از منظر حضرت آيتالله مكارم شيرازی ـ مدظله العالی ـ پرداخت.
«چرا قرآن به سبك موضوعی جمعآوری نشده و شبيه كتابهای معمولی نيست بلكه با تمام آنها تفاوت دارد؟ پاسخ اين است كه برای تهيه كتابهای معمولی مؤلف يا مؤلفان موضوعات مختلفی را كه در يك قدر جامع شريكند، در نظر میگيرند، مثلا بيماریهای مختلف كه همه آنها به مسئله سلامت انسان ارتباط دارد، در علم طب در نظر گرفته میشود.
سپس مسائل مربوط به اين موضوعات را به فصول و ابواب مختلف تقسيم میكنند: بيماریهای قلبی، بيماریهای عصبی، بيماریهای گوارشی، بيماریهای تنفسی، بيماریهای پوستی و بيماریهای ديگر. بعد از آن هر فصل و هر باب را باتوجه به مقدمات و نتايج آن مورد بررسی قرار میدهند و به اين ترتيب كتابی به نام كتاب طب تدوين میشود ولی قرآن هرگز چنين نيست؛ كتابی است كه در طول 23 سال باتوجه به نيازها و شرايط مختلف اجتماعی و حوادث گوناگون و مراحل مختلف تربيتی نازل شده است و همگام با حيات جامعه اسلامی پيش رفته و در عين حال بسته به زمان و مكان خاصی نيست... منظور از تفسير موضوعی روشن میشود و آن اين است كه آيات مختلفی كه درباره يك موضوع در سراسر قرآن مجيد، در حوادث و فرصتهای مختلف آمده است، جمعآوری و جمعبندی شود و از مجموع آن نظر قرآن درباره آن موضوع و ابعاد آن روشن شود.
چنانكه دوران نزول قرآن كريم نشان میدهد، آيات وحی در بستر حركت توحيدی و فراگيری پيامبر اكرم (ص) فرود آمده است كه پارهای از آن را میتوان دوره فردسازی قرآن خواند (نزول در مكه يا آيات مكی) و پارهای ديگر را میتوان دوره جامعهسازی قرآن به حساب آورد (نزول در مدينهالنبی يا آيات مدنی).
در حقيقت قرآن كريم در عمل و برخورد با رخدادها يا به عبارتی در ارتباط با ضرورتهای حيات طيبه الهی در مكه و مدينه نازل شده و از اين رو شكل تدريجی داشته و در نهايت به صورت كتاب تدوين شده است. چنين كتابی نمیتواند همانندی با كتابهای علمی داشته و محور يا محورهای از پيش تنظيمشده به همراه داشته باشد. اما قرآن اين ويژگی را دارد كه مفسر در هر زمانی میتواند آيات آن را درباره موضوعی يا محوری ـ چه اعتقادی و اخلاقی و چه حقوقی و اجتماعی ـ گرد هم آورده و به شكلی راهنما سامان دهد و چارچوب تكليف فرد و جامعه مسلمان عصر خويش را روشن كند.
اين ويژگی بیگمان هدايتگری قرآن كريم و هدايتپذيری امت اسلام و بلكه انسانها را ممكن میسازد و قرآن را كتاب جاودانه زندگی انسا مینماياند.
معظمله از نزول قرآن همگام با حيات جامعه اسلامی ياد كردند كه نمودار نگرش جامع قرآن كريم بوده و خط تفسير موضوعی يا هرگونه ديگری تفسيری را در بستر عمل و حركت جمعی مسلمانان هويدا میكند، نه در كنج و گوشه صوفيانه و گسسته از جامعه و مديريت و سياست و اقتصاد آن. از اين روست كه ايشان جلد دهم تفسير موضوعی خود را به محور حكومت اسلامی اختصاص داده و خطوط قرآنی را ترسيم كردهاند.
بدين سان پيام قرآن به دست میدهد كه تفسير موضوعی میبايد مرتبط با حيات جامعه باشد و ناظر به ضرورتهای گوناگون آن در هر زمان و مكانی. امروز كه نظام ولايی جمهوری اسلامی بر كشور ما سايه ميمون خويش را افكنده است، بیگمان تفسير موضوعی قرآن میبايد از سوی مفسرانی انجام پذيرد كه حس مسئوليت و شناخت واقعيتهای جامعه ايران اسلامی را داشته و در انديشه سامانبخشی آن هستند.
در حقيقت تفسير موضوعی امروز قرآن كريم همانندی با دوران نزول آيات مدنی پيدا میكند كه پيام در بستر حركت و تعهد دينی مردم است. بنابراين دو مسئله تبيين تكليف و انجام تكليف بايسته در نظام سياسی اسلام میبايد طرح شود؛ يعنی آيات قرآنی در موضوع جامعه اسلامی يا حكومت اسلامی میبايد به گونهای بيان و تفسير شوند كه بتوان هم تكليف مسئولان و مديران و عالمان و شهروندان مسلمان را به روشنی به دست آورد و هم چگونگی انجام آن تكليفها را. باتوجه به آيات و نيز سيره نبوی كه مرتبط با اين محور است، میتوان حتی تصوير شفافی از اقدامها در هر برهه و عرصه عملی و مديريتی به دست داد.
حضرت آيتالله مكارم ـ مدظله العالی ـ در تفسير موضوعی قرآن كريم، همان شيوه درست علامه طباطبايی را دارند كه تفسيرپذيری آيات به كمك هم است. بدين گونه آيات طبقهبندی شده در يك موضوع، در عين حال كه روشنگر ميدانی از ايمان و عمل صالح شناخته میشوند، روشنگر آيات مرتبط ديگر نيز بوه و مفسر را از راهی استوار و مطمئن به سرچشمه رهنمون خواهد گشت. گفتنی است كه رعايت اصل «القرآن يفسر بعضه بعضا» در تفسير موضوعی قرآن آسانتر و ممكنتر است؛ چرا كه مفسر همه آيات مربوط به يك محور را گرد آورده و پيش نظر دارد. مثلا اگر آيهای متشابه است، آيهای ديگر محكم است و يا اگر آيهای ناسخ است، آيهای منسوخ است به هر حال مفسر موضوعی با فراخی عرصه نظر و تدبر در آيات رو به روست و كمتر دچار خطا و بینصيبی از جامعيت منظر و حيانی خواهد شد.
«مثلا آيات مربوط به دلايل خداشناسی از قبيل فطرت، برهان، نظم، برهان وجوب و امكان و ساير براهين، در كنار هم چيده شود و از آنحا كه «القران يفسر بعضه بعضا» (آيات قرآن يكديگر را تفسير میكنند) ابعاد اين موضوع روشن میشود.
همچنين آيات مربوط به بهشت يا دوزخ، صراط، نامه اعمال و آيات مربوط به مسائل اخلاقی، تقوا، حسن خلق و شجاعت و ... آيات مربوط به احكام: نماز، روزه، زكات، خمس و زكات، آيات مربوط به عدالت اجتماعی و جهاد با دشمن و جهاد با نفس و ... مسلما هرگاه اين آيات كه در قرآن مجيد به مناسبتهای گوناگون نازل شده است، هر گروه، جداگانه جمعآوری و در كنار هم چيده شود و تفسير گردد، حقايق تازهای از آن كشف خواهد شد و از اين جا ضرورت تفسير موضوعی روشن میشود.»
امتيازهای تفسير موضوعی قرآن كريم
معظمله تفسير موضوعی را به دليل پارهای امتيازهايی كه به همراه دارد، نسبت به تفسيرهای ديگر، به ويژه تفسير مفردات يا تفسير ترتيبی قرآن كريم در موقعيتی ممتاز مینماياند. امتياز نخستين را میتوان امكان تفسيرپذيری سهل و آسان آيات در كنار هم دانست كه از آسيبهای احتمالی تفسير پيشگيری میكند.
امتياز ديگر تفسير موضوعی را میتوان كشف حقايق جديد وحيانی در بستر ارتباط آيات مرتبط با يك محور به حساب آورد.
امتياز سوم آن، ابهامزدايی از مقولاتی كه به نظر ظاهربينان، متضاد و متناقض در قرآن كريم آمده، حال آنكه در نگاه كلی و فراگير قرآن چنين چيزی واقعيت ندارد. مسئله شفاعت را میتوان از اين دسته به شمار آورد كه برخی را به رد و انكار شفاعت كشانده است، در حالی كه شفاعت از اصول اعتقادی و تربيتی قرآن كريم است و خرد سالم بر لزوم آن گواهی میدهد. آنان آياتی را دستاويز خود میسازند كه نفیكننده اصل شفاعت است و هيچ تأملی ندارند كه مقصود وحی و خداوند از اين آيات چيست. آنان در واقع با رويگردانی از ديگر آيات شفاعت كه از امكان و شروط آن سخن میگويند، در تفسير خود به گمراهی افتاده و از نور هدايت فراگير قرآنی بینصيب میمانند.
امتياز چهارم، تفسير موضوعی را بايد در راهگشايی نظری و عملی مسلمانان دانست. نگاه يك مفسر به مجموع آيات جهاد و دفاع يا هر مسئله ديگر اجتماعی و سياسی جامعه مسلمانان، راهكارها و راهبردهای لازم را به همراه دارد و آنان را در جهت عزت و اقتداری كه ويژه مؤمنان است، نگاه داشته و سرآمد ملل ديگر میكند.
امتياز پنجم، توليد مفاهيم جديد از بطن آيات پراكندهای است كه در تفسير موضوعی قرآن كريم به هم پيوسته گشتهاند و حامل زايندگی معرفتی متناسب با حيات طيبه را يافتهاند.
«در بسياری از آيات قرآن تنها يك بعد از ابعاد يك موضوع آمده است، مثلا در مورد مسئله شفاعت در بعضی از آيات اصل امكان شفاعت آمده است در اين جا میبينيم هالهای از ابهام مسائل مربوط به شفاعت را در برگرفته، از حقيقت شفاعت گرفته تا شرايط و خصوصيات ديگر ولی هنگامی كه آيات شفاعت را از قرآن برداريم و در كنار هم بچينيم و آنها را در پرتو هم تفسير كنيم، اين ابهام برطرف شده و مشكل به خوبی حل میشود.
همچنين آيات مربوط به ابعاد جهاد يا فلسفه احكام اسلام يا آيات مربوط به برزخ يا مسئله علم خدا و همچنين موضوع علم غيب و اين كه آيا برای غير خدا آگاهی بر غيب ممكن است يانه؟ اگر آيات هر يك، يك جا مورد توجه قرار گيرد ممكن است حق مطلب ادا شود و ابهامات موجود همه از تفسير موضوعی حل شود. اصولا آيات مربوط به محكم و متشابه كه دستور میدهد آيات متشابه قرآن را در پرتو محكمات تفسير كنيد، خود نوعی تفسير موضوعی است.
به هر حال با تفسير آيات مربوط به يك موضوع در پرتو هم، جرقههای تازهای از ميان آنها جستن میكنند، جرقههايی كه در ميان آنها معارف قرآنی است و راهگشای بسياری از مشكلات عقيدتی و احكام اسلام است. آيات قرآن را میتوان به كلمات جداگانهای تشبيه كرد كه هر كدام برای خود مفهومی دارد اما وقتی آنها را در كنار هم بچينيد مفاهيم تازهای میبخشد، يا آنها را به موارد حيات بخشی مانند اكسيژن و ئيدروژن تشبيه كرد كه وقتی با هم تركيب شوند، آب كه ماده حياتبخش ديگری است به دست میآيد.»
خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)
سه شنبه 15 مرداد 1387